نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافظ، توى صف اتوبوس
گفتم: سلام خواجه، گفتا: علیک جانم
گفتم: کجا روانى ؟ گفتا: خودم ندانم
گفتم: بگیر فالى، گفتا: نمانده حالى
گفتم: چگونهاى؟ گفت: در بند بىخیالى
گفتم که: تازه تازه شعر و غزل چه دارى
صفحه قبل 1 صفحه بعد